متن آهنگ تک مانده از عارف

دانلود آهنگ تک مانده از عارف

پخش اختصاصی از موزتکست

[ورس یک]

ابتدای مهر

صبح زود نشسته روی صندلی دقیقاً نبش جماران

دخترانه ها

بدو‌ بدو به سمت مدرسه و من هنوز خیره به بچه‌ کلاغام

کشنده ها نگاها ، دوچرخه ها رکابا

حال و قبل و بعد و خراب کرد و نگاهم به پاهام

آروم تر شمرده تر

تمام تلاشمو میکنم جلو‌ برم

یه حس مادرانس

شبیه به اینکه بخندی و بگی مامان ببین پا ندارم!

در هر صورت من یه معشوقه ی واقعی پیدا کردم و زیباییشو ندیدم در هر صورت

مواظبم مواظبم

خم به ابرو نیاره که‌ عاشق جذامشم

چه دیدنیست زخم صورت تو و من افلیجو

این آتشی که روشن بر هر کشیدنیست

[پُل]

تمام تلاشم این بود که فکر کردن به روشنایی رو یادش بیارم

این بالا واسه خوندن کتاب به‌ نور احتیاج دارم

بابا!

من این بالامو دارم‌ بزرگ میشمو به یاد میارم ک این زمان دروغه

شاید با پرتاب کردن خودم از یکی از ساختمونایی که تو‌و ذهنشه به عالم واقع بیام

خودمو پرتاب میکنم و امیدوارم متوجه سقوط من نشه

اما اما

وقتی معلقم چند تا عدد توو هوا میبینم

سه هفت سه یک

که آهسته کنار هم جاشونو پیدا میکنن و زمان برمیگرده

آهسته آهسته آهسته آهسته آهسته

[کروس]

آهسته آهسته بی پایان نیمه جان

اغاز باطل بود و این پایان نیست به جا

آهسته آهسته بی پایان نیمه جان

اغاز باطل بود و این پایان نیست

آهسته آهسته بدون لامسه یه روح که ناقصه

آفرینش

آهسته اهسته بدون لامسه یه روح که ناقصه

آفرینش

[پُل]

من دقیقا تووی کمد اسباب بازی بچگی هام

تووی سال 1373 گیجم

چند تا آدم آهنی که رفیقای منن

با دست‌ و‌ پای کنده شده

همگی تووی هوا معلقیم و

پرتاب شدنو میشه حس کرد

مابین این وسایل چند تا بدن میبینم که صورتاشون شبیه منه

[ورس سه]

به این نتیجه رسیدیم با رفیقا

که بابا شبیه آدم‌ خارجیاس

توو باغ قدم زدن با زیر پیرهنی

پیمانکار یه شهرداری پیر میهنی

مامان از آشپزخونه داد زد

پیرشی علی

علی توو فکر آسمون نه

هیچی زمین

زمین کجا بود؟ همونجا ک پشت هم‌ منظم

پر از درد میشد بدن خان داداش محمد

که صرفاً یه انسان نبود

بلکه یه شاهد ، یه نظر ببن انزوا طلب

که چشامه

من به آخر خط رسیدم ولیکن ما کتابیم

زنده باد دهه شصت مرگ بر آنفتامین

یه تومار مغزی که سبب میشه جا به جا شی

نه مثل درد شمعه کیکو نداری و شایع بازی

در هر صورت من همرو با همدیگه میخواستم و توو یه قاب

مثل داش امین

داش امین یا شبیه خودمو بانو دولتی

که قید دانشکده حقوقی و قانون و زدیم

زمانی که بابا به خاک اینجا کودا رو زد

نمیدونم ‌چرا فراموشی گرفتم

کوتاه مدت شببه ننه جون که ساخته زین و پشت مارو

دیده سیر و گشنه هارو

همه نوع همه جور

نکنه یادش بره بابابزرگ ارباب بودو

تووی دل درخت زنده کرد طپشو

بزرگیشو‌ دیدمو کرکام رفت

مامان بزرگ هنوز واسش میگره قرآن سر

آوانگارد مخالف شدید ساواک پهلوی

آبانگاه مرگ و کشید رو چشماش

مامان بزرگ یادش میره

ولی گاهی میگه روحش شاد

ولی خُب من از این آدم قدیمیا فهمیدم همینو

که با آب کوه زنده نگه دارن این زمینو

شاید عزیز بابا من نبودم که در گوشم آروم دراره از این صداها

همینم دلیل رفتارای هیستریکمه

کنار شهرداری چند باری دیدم

که عصبی بستنیشو لیس میزنه

میرفت توو مخم اون باجگیر حروم لقمه

میدونستم کی میبره با پول ماها

تووی هتلا مییچرن

با یه تیکه آجر صورت دخترشو متلاشی کردم

تووی خوابم توو بیداری

اینا همونان که با نون سفره ی ما نوتلا میخرن

البته تووی خوابم

با اینکه بی حسه پاهام البته میفهمم

ملحفه روی پام هست

ملحفه روی پام هست

عاشق تجریش و خلوت کوچه هاشم

اینا واقعی نیست من توهم بابام هر دفعه توو چشماشم

من شروع کردم به خونواده ساختن

برای استفاده از متن افزوده ی این آهنگ آن را از سرور های موزتکست دانلود کنید

دیدگاه شما

پاسخی بنویسید برای :
Array ( )

عضویت در سایت