متن آهنگ رستاخیز از بامداد

دانلود آهنگ رستاخیز از بامداد

شهرای آهنین ، مردان شانه پولاد

تنها از سر گسسته ، اندام دِراکولا

سود کردن یعنی پله های صاف ساختمون

توو این گ* دونی هیچی رشد نکرد سمت آسمون

یه ارتش سگ زرد به گله زد ، گرگ برد

خوک بانکدار سر هر کوچه رو مفت خورد

موشای رذل گشنه با هروئین گربه کشتن

درختای هولناک جادوییِ ما توو رشدن

برهنه به راه رحمان توویِ این غار تنها

تارای عنکبوتم ، تاریکیِ لخت و سرپا

کهکشان راه شیری اتفاق بد سرما

هزاره ی چندی و چند بار بردی و باختی اما

اینجا خالی باشه بهتره

بیخود تر از این چیه که روحت و چنگ بزنه

صدای دلنشینش حالت و پرت کنه از شیشه ی اتاقت

تا بالای پشت بوم که آلودگی نقره پاشید به بوم عمرمون

چقدر مونده بفهمی که قاتل زمونه

مرض سرمایه داری یه درد بی امونه

که تا پوسیدن جسد ماهی گوی ایوبه

شاید دروغ باشه بوسیدن هفت آسمونش

ما این بالاییم ، فارغ از هر رسم و آیین

اونا توو قصراشون شادن ، ما رو بامشم تنهاییم

بکشیم ب*اشیم به کل این امپراتوری

بعد خیره بکپیم به امید یه طلوع سوری

برای استفاده از متن افزوده ی این آهنگ آن را از سرور های موزتکست دانلود کنید

دیدگاه شما

پاسخی بنویسید برای :
Array ( )

عضویت در سایت