متن آهنگ سراب از میلاد دیوان

دانلود آهنگ سراب از میلاد دیوان

من همون درختِ پیر تشنه ی ارّه

کنارِ دشتم با چشمه و سبزه

نهال بودم دلم میخواست درخت بشم

ریشه هام عمیق تر بشن الان توو فکرِ بذره

چشمه میگفت که من خدای توام

نذار که باعث انتهای تو شم

نمیدونست یه عمره سیرابم ازش

نمیدوست منتظره سیلاب نوأم

سبزه قد کشید و خوشحالی کرد

اواخر بهمن ماه بود که خشکسالی زد

سبزه نمیدونست که خودش زرد میشه انگاری

نمیدونست خنده ی شغال فرمالیته ـَس

پُر شد دورشون گرگ ، گل شد خشک و بی ذوق

عقرب کشت و میکُشت ، از ترس مرغه میمرد

منتظر حضورتان در کانال موزتکست هستیم (MusText@)

پرنده های دشت همه کوچ کردن

ناچار به بیشه زار های اطراف غروب کردن

خورشید هی بُرنده تر میشد و بدتر میسوزوند

بچه آهو ها که احساسِ بلوغ کردن

شلوغ کردن بریده شد گردن

توو خون غلت زدن جوییده شد از تن

یه سری از آهوها که رفتن و هیچوقت

دیگه حرفی زده نشد از برگشت

درخت فهمید که سیلاب فقط یه سراب بود

به چشمه راضی نشد دشتش نقشه برآب شد

حتی اگه دوباره بجوشه اون چشمه ی لعنتی

اون کویر درست شدنی نیست دشتِ خراب شد

فرارکن ، فرارکن ، خراب شد خراب شد

خرابه ها آباد شدن از دم

از صدقه سر کویر و گرگ مُرد لاشه خور کلاغ شد

توو دشتی که دونه مفت آب مفت گُل مفت

گ*ه شد پُر شد مفت خورِ بز دزد

درخت امیدش به نهال بود ولی نهال

شاخه هاش پایین بود تووی چرت مرد قفل شد

زنبورا زیاد شدن وقتی که کندویی نبود

ملکه ای نداشت هیچی معمولی نبود

یه چیزی عجیب بود

کویر بوی خشخاش میداد وقتی هیچ انگوری نبود

ای کاش باز باد نگاهشو ول بده

تَنشو بتکونه از خاک یباره سیل بشه

این کویر یه دلِ سیر بارون ببینه

همه چی برگرده مثل قدیما طی بشه

ای کاش باز باد نگاهشو ول بده

تَنشو بتکونه از خاک یباره سیل بشه

این کویر یه دلِ سیر بارون ببینه

همه چی برگرده مثل قدیما طی بشه

برای استفاده از متن افزوده ی این آهنگ آن را از سرور های موزتکست دانلود کنید

 

 

دیدگاه شما

پاسخی بنویسید برای :
Array ( )

عضویت در سایت