متن آهنگ آواز آواره ها همزاد
دانلود آهنگ آواز آواره ها همزاد
[ورس یک]
من با تو قدم نمیزنم لِی له میرم
وفتی از تو میگم میشم چهل تیکه تره
چشم کولیا که واسه من کِل میکشن
زمستونمونو تووی چلّه دیدم
دنبالِ یه راه جدیدم ، اما خب
انگار همینم ، از خودم کلافه ام همش
رمقِ این روزامو ندارم اصلا
شنیدی آوازِ آواره ها رو
بهت میگه آرامش باهاته برو
من باهاتم ، با یه دلِ پُر مثلِ خودت
میدونی من دونه دونه این کوچه ها رو متر کردم
نه خواستم شنیده شم ، نه خواستم بشنوم
تمومِ گِله و دردِ حرفِ مردمو
نمیشه که چشم بست نه
اینا زندگیمو شاختن
من زندگیمو شعر کردم
هنر و بی هنرو دست گرفتن رفت یعنی
من باید بگذرم
جیبامو سنگ کنم برم بالا صخره و
خودم پرت کنم تهِ دریا بعد ببینم غرق شدم
فکرِ اینم مشتی
اَ همه چی دل میشه کند غیرِ این لعنتی
چه روزایی رو زندگی نکردیم
من راوی یه ملتم که قصه بلد نی
واسه گفتن ، غیر حقیقتِ خودم
واسه طبیعت هنر
تا که دستِ آخر باشه چشمه ها پُر
بعد هم سبزه ها سبز
نه که بشنویم دوباره
چشمه ها تشنه ان
سبزه ها هم زرد
[ورس دو]
تو بودی وقتی هیشکی
حتی موقع بودنش نبود
مشتا رو تو میزدی
اما تهش بود صورتت کبود
زورشون زیاده
حرفاشون هم توو کَتت
هنوز نمیره
حلالت اون روزایی که خوندنت حروم
میخوام قصمونو خلاصه بگم
نه عینِ یه باورم حتی اگه مخالفتم
روحم بطنِ بطنمه
همه چیم کفِ دستمه
من اونم که یه زندگی داری حق به گردنش
تمام تار و پودم تردید کردن
ضعفشونو لا پوشونن
نسلمون هم خام و ساده بودن انقد
تا ربودن آرزوم هم
بیقوله سردِ من آواره ی آوازتم
زندگیم هم میدم واسه با تو بودن
چشامو بگیری ازم بگیره حنجرم تو رو
بهتر اَ خوب ندیدن اونی که پاره پورست
دوییدم همه شبِ تارو فقط دور بشم
از اینا که بعضیا رو ندیدن
خدشه داره ترسیدن از وهمِ جیغِ تغییر
یا تشویش مرگی به جای تردید
که میگه لمس کن آیندمونو توو یه بعد دیگه
صرف ساختن فقط یه مهارته
نهایتا هنر ، یه گذرگاهه
یه معرکست درونِ ناخودآگاهت
تو نذار وادارت کنن سطحی اَ جزءِ این
پستیِ محض شی
برترین های ماه
سبک های موسیقی
آخرین نقد و بررسی ها
