متن آهنگ نور نقش

دانلود آهنگ نور نقش

از لرزه های افتاده به اندامِ این پهنا

شکستم بعض های گلوی پنجره ی تنها

اما این درد همیشه هست همراش

که باز میکنه قلبشو تا نور مهمونِ خونه بشه

به کوتاهیِ فکر تموم سایه ها دونه بده

شاید یه روز برسه از لونه بره

قبل از اینکه این خونه متروکه بشه

باد بشین رو نیمکتای شکنجه گر تنهایی سوزه بکش

پرده ها میشنون میکَنن دل

از سقفی که آوارو میپرسته که میشن نصیبش

و درختای خونه نشه یه زرد

سر تکون میدم به نشونه ی فهم

که زیرِ بارِ حرفای زورِ باد خمیده نمونه تن

اون کلی باج به خزون برگاشو داد

که دوباره جوونه زد

از نگاهِ دوخته به زمینش

میشه فهمید که نگرانه تموم فصل

نگرانِ پاییزه محزونه پس

تنها باورش اینه که تمومِ شب

نور کجایی خودتو بده نشون

چشما منتظره تحقیرن

بذار کوچیک شه مردمکشون

اما بیا بیا تموم شه این پلیدیا

بیا تموم این شه این رنگِ سیاه

تمومِ ترسای بچگیام

توو نبودت میکشیدن چنگ به دیوار

هنوزم صداشون توو گوشم هست

هنوزم میندازن رو شونم دست

چیو میپرستید تو این مذهب

سکوت که خورشیدش طلوع نکرد

بدون نیست پاییز فصلِ رسیدن

زاییده ی تابیدنته دیدن

بده قول که بیدارم کنی

اگه پای قصه یِ خوابیدنت بشینم

میرم از شهر سایه های باردت

که تابش آفتابو بلعیدن

از فصلِ بارشای برف

توو عمقِ شعر های نرسیدن

از چین توو بادِ موهای ابر ها

زادگاهِ نگاهِ رنگ ها

میرم از شهر کشیدن نقش

رو نقشای پاره سنگ ها

باد من و تو زمانِ زیادی برامون باقی نمونده از یاد

رفته هارو فراموش کن بذار بتابم رو تمومِ شاخ و برگ ها

موهای پریشونِ این ابر های حریصو از رو صورتم بردار

بذار بتابم بذار یه شب سرمو راحت رو بالش بذارم بخوابم

برای استفاده از متن افزوده ی این آهنگ آن را از سرور های موزتکست دانلود کنید

دیدگاه شما

پاسخی بنویسید برای :
Array ( )

عضویت در سایت